امور بانوان آموزش و پرورش فردوس

زن از نگاه اسلام

يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۲۴ ب.ظ

زن در جامعه اسلامی

پیشگفتار

زن یکی از آفریده های خداوندی می باشد.زنان نیمی از این جهان هستی را در برگرفته اند و مثل موجودات زنده از پیدایش این جهان هستی بوده و خواهند بود.زمانی که آدم خلق شد در کنار آن هم زن آفریده شد.

زنان در طول تاریخ نقش بسیار فراونی داشته اند و جایگاه والایی را برای خود اختصاص داده اند.مثلاً در ایران باستان حتی واژه زن معنای زیبایی را در بر می گرفت و یکی از القاب زن کدبانو است.یعنی همان روشنایی خدا.نیاکان ما برای زنان خود نامهای زیبایی را می گذاشتند و برای زن ارزشش فراوانی قائل بودند.از جمله پنج اسفند را جشن اسفندگان می گرفتند و این روز را روز زن می نهادند و در این روز برای زنان هدیه می آوردند.در این روز زنان در تخت شاهی می نشستند و کاری انجام نمی دادند.در ایران باستان زنان نقشهای فراوانی داشتند و آنها علاوه بر خانه داری در کارهای بیرون از منزل نیز فعالیت داشتند.مثلاً در کارگاههای خیاطی و سوزن دوزی حتی به عنوان مدیر فعالیت داشتند.

حق کار و فعالیت اجتماعی داشتند.زنان نه تنها حق فعالیت در بیرون از خانه بلکه حتی در انتخاب همسر هم آزاد بودند و خود برای خود همسر بر می گزیدند.در اوستا برای زن اهمیت و ارزش زیادی قائل بودند.مردمان باستان حتی در نمازهای خود زن پاک دامن را مورد ستایش قرار می دادند.در جای جای اوستا اگر از مردان به نیکی یاد می شد و صفات نیکی برای مردان می نهادند در کنار آن هم همان صفات را برای زنان می بردند.

در آن زمان های کهن برای زنان حق و حقوقی قائل بودند مثلاً در ایلام باستان زن حق ارث داشت یا در دوران هخامنشی زنان کار می کردند همانند مردان حقوق می گرفتند.و حتی زنانی که کار می کردند و باردار بودند به آنها مرخصی داده می شد و حقوق دوران مرخصی تعلق می گرفت.

در دوران باستان در دورانی که دین اسلام ظهور نکرده بود زنان ایران برای خود پوشش داشته اند که این امر در دوران ایلامیها نیز صدق می کرده است.نیاکان ما برای همه چیز این گیتی و جهان ارزش قائل می شدند.

از آب و زمین و خاک و حیوان و گیاه گرفته تا تن انسان.آنها برای تن انسان ارزش قائل می شدند و از جمله نشان دادن ارزش پوشیدن کفش و پوشاندن بدن انسان می باشد چه برای مرد و چه برای زن.

شواهد از زنان ایران باستان را می توان در سنگ نگاره های تخت جمشید و تاق سقبان مشاهده کرد که چه اندازه نیاکان ما برای زنان خود ارزش قائل می شدند و حجاب را یک نوع شرم و حیا می دانستند.

زنان نیمی از جامعه انسانی را تشکیل می دهند که در طول تاریخ تحت ظلم و ستم فراوان قرار گرفته اند.زن در عرصه های پهناور جهان پیوسته زن بوده است و در همه جای این جهان از آغاز پیدایش بر زمین فارغ از زمان و مکان و نژاد و رنگ و آیین ، بار مسئولیتی ویژه را بر دوش داشته است : زادن- پروردن و به بلوغ رساندن که این بخشی از حیات زن است.نقشی که زن در کنار یا جدای از وظیفه بار تولید نسل بشری در ساختار اجتماعی ، ساختار تاریخی ، زیر بنای فرهنگ و تمدن در دوران اجتماعی پیدایش باورها و اعتقادها و سرانجام در اعتلای بشر داشته اند.

خانواده که اولین و مهمترین نهاد اجتماعی می باشد.زن در آن به عنوان یکی از ارکان این نهاد اجتماعی نقش بسزایی را ایفا می کند و یکی از نقشهای کلیدی بر عهده ی زن می باشد.همان طور که گفته شد نیمی از جامعه جهانی را زنان تشکیل می دهند و بدون وجود زن زندگی مردان در کل جهان دچار اختلال می شود.

وقتی به نقش و جایگاه زنان در جامعه نگاه می کنیم ، زنان در ساختار جامعه یکی از اجزای این جامعه هستند که اگر با اجزای دیگر آن هماهنگ نباشند در کل اجتماع اختلال ایجاد می شود زنان کارکردهای سپاری در جامعه دارند.زن به عنوان مادر ، معلم ، پرستار ، یک استاد ، یک همسر مهربان و دلسوز و فداکار و… هنرمندی واقعی در تمامی عرصه های هنری زندگی است.حتی زنان بر اساس شرایط زندگی شان می توانند کارهای سنگین مردانه را انجام دهند.مثل مکانیکی ، رانندگی با ماشین های سنگین و…

پس اگر زنان بخواهند به آنها میدان دهند می توانند کارهای فراتر از مردان انجام دهند.زنان در تمامی عرصه های فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی نقشهای بسزایی را ایفا می کنند چه در گذشته و چه در حال زنان همواره همراه مردان بودند و باعث موفقیت آنها شده اند و به قول معروف هر مردی به مقامی یا پیشرفتی می رسد پشت سر او یک زن بزرگ می باشد.

همانطور که قبلاً گفته شد زنان نیمی از جامعه را تشکیل میدهند.در ساختارهای اجتماعی نقش بسزایی دارند.کارکردهای فراوان در جامعه دارند.ارزش بسیای از لحاظ مادی و معنوی دارا هستند اما متاسفانه نقش آنها در جامعه نادیده گرفته شده و یک سری مسائل بر آنها تحمیل شده است.زنان باید از نقش و جایگاه خود آگاهی داشته باشند.آنها باید همراه با رشد جامعه رشد کنند و مخصوصاً این که زنان امروزی کشور ما بدانند که بودند و در گذشته های دور نیز نیاکان ما به زنها چه احترامات خاصی قائل بودند حتی دورانهای دوری که در هیچ کجای دنیا نه تمدنی وجود داشت و نه این که به زنها احترامی قائل بودند


نگاه اسلام به زن


قرآن کریم که کتاب وراهنمای دین اسلام است ، زن ومرد را در انسانیت وحقوق اجتماعی وسیاسی ومذهبی ودینی وعبادی برابر ویکسان می داند . و برتری های بین زن ومرد را متفاوت ولی متساوی بین زن ومرد می داند . مثلا" اگر مرد قدرت بازو دارد ، زن توانایی مادر شدن وازدیاد نسل انسان را دارد که مقام بس بالایی است و تحمّل درد ورنج زایمان ودوران بارداری برابر با جهاد در راه خداست . پس برتریی هایی که خداوند به انسان داده بین زن ومرد تقسیم شده است . اگر به مرد آقایی داده به زن هم خانمی داده است . 
ولا تتمنّوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض للرجال نصیب ممّا اکتسبوا وللنّساء نصیب ممّااکتسبن …..
یعنی : " برتریهایی را که خداوند  برای بعضی از شما بر بعضی دیگر قرار داده آرزو نکنید ، مردان نصیبی از آنچه به دست می آورند وزنان نیزنصیبی …."
وبعد می فرماید که آدم وحوا با هم فریب شیطان را خوردند ، نه اینکه حوا آدم را فریفت .
فأزلّهما الشّیطان عنها فاخرجهما ممّا کانا فیه وقلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدوا …..
یعنی: " پس شیطان موجب لغزش آنها از بهشت شد ، وآنان را از آنچه در آن بودند ، بیرون کرد وبه آنها گفتیم : همگی فرود آیید ، در حالی که بعضی دشمن دیگری خواهید بود …"
پس قرآن بر عکس تورات وانجیل رانده شدن از بهشت را کوتاهی هر دو نفر یعنی آدم وحوا می داند وبرتری های شان را هم در عین تفاوت ولی یکسان می داند یعنی اگر مرد این را دارد در عوض زن چیز دیگری دارد که هم کفو وهمسانند . واین موارد نه به زن ونه به مرد برتری نمی دهد چون در نزد خداوند برتر کسی است که با تقوا تر باشد :
انّ اکرمکم عند الله اتقاکم …
یعنی : " گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست .."
و قرآن نمونه هایی را بیان می کند مثلا" آسیه زن فرعون زمان حضرت موسی علیه السّلام با آنکه زن درباری بود وهمسر فرعون بود ولی یکی از زنان پارسسا ومومنه درگاه الهی بود که خداوند کریم در قرآن یادشان را گرامی می دارد . در حالی که فرعون را از افراد اسفل السّافلین می شمارد چون با تکبّر وغرور ادعا کردند که منم خدای یگانه وبزرگ :
فقال انا ربّکم الاعلی * فأخذه الله نکال الاخره والاولی 
یعنی :" و(فرعون) گفت : من پروردگار برتر شما هستم *‌از این رو خداوند او را به عذاب آخرت ودنیا گرفتار ساخت ."
نمونه دیگر زنانی که به اوج کرامت انسان می رسند حضرت مریم قدیسه است . مریم کسی است که از تمام پیامبران زمان خود وقبل از خود برتری می یابد و زکریای نبی در جوار او می آموزد چگونه از خداوند در خواست کند تا در سن پیری پسری را به او عنایت فرماید . وچون کسی در ازدواج هم کفو وهم شأن مریم نبود ، او توسّط جبریل امین باردار شد ودر یک بارداری خارق العاده حضرت روح الله عیسی مسیح را به دنیا آورد . چه مقامی از مقام مریم بالاتر ! 
نمونه های اسلامی زنان پارسا وبزرگ بسیارند . از حضرت خدیجه کبری تا قره العین رسول حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت زینب وزنان سخنور اسرای کربلا که از خاندان بنی هاشم واز بستگان امیر المومنین علی علیه السّلام بودند که سلسله زیبایی از دانایی زنان را بر انگیختند و حضرت فاطمه معصومه با توجّه به سن کم خود که در قم وفات نمودند تا زمان حیات خود ولایت عملی وعلمی حاکم بر منطقه ویاران خود را داشتند . همچنان که حضرت زینب کبرا سلام الله علیها پس از عصر عاشورا رسما" کاروان سالاری حضرت امام حسین علیه السّلام را بر عهده گرفتند و تا زمان بهبودی کامل حضرت زین العابدین این مسئولیّت سنگین رهبری را بر عهده داشتند . در زمان معاصر هم در قرن گذشته عمّه حضرت امام خمینی (ره) رهبری مردمی مبارزه با استبداد واستعمار روس را بر عهده می گیرند و پای اجنبی ها و سارقان را از شهر کوتاه می کنند ولی متأسّفانه خود وبسیاری از مردم خمین در اثر شیوع بیماری وبا به لقاءالله می پیوندند . 
اسلام زن را هم‏چون مرد انسان مى‏داند و ویژگى‏هاى مهمى همانند مرد درباره او ابراز میدارد. قرآن بارها به این ویژگى‏هاى او اشاره مى‏کند.

" إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللّه‏َ کَثِیرا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللّه‏ُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرا عَظِیما " 
 یعنی : " به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خداو زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه دار و زنان روزه دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که بسیار یاد خدا مى‏کنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است."
در این آیه، خداوند همه ویژگى‏هایى که براى مردان ذکر کرده براى زنان نیز ذکر کرده است و این خود دلیلى است بر این که اسلام جنسیت را ملاک برترى نمى‏داند، بلکه برترى در این است که انسان (چه زن و مرد) مطیع خدا و پایبند به فرامین او باشد.همچنان که پاداش های مژده داده شده ا هم برای مردان وزنان مومن یکسان می داند :
"وَعَدَ اللّه‏ُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الاْءَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنْ اللّه‏ِ أَکْبَرُ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ"
یعنی : " خداوند براى مردان و زنان با ایمان، باغهایى از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جارى است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسکن‏هاى پاکیزه‏اى در بهشت‏هاى جاودان، (نصیب آنها ساخته)؛ (خشنودى و) رضاى خدا، (از همه اینها) برتر است؛ و پیروزى بزرگ همین است."
در این آیه، خداوند پاداش زن و مرد را به طور یکسان ذکر نموده؛ که خود دلیلى بر آن است که مرد هیچ فضیلتى بر زن ندارد وگر نه مردان مى‏بایستى پاداش بیشتر و ویژه دریافت مى‏کردند.که قرآن این چنین نظری ندارد ومرد وزن را برابر می داند حتی در رسیدن به وعده های الهی . 
نیز در قرآن آمده است: 
"… انى لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر أو انثى بعضکم من بعض…" 
یعنی : " من هیچ عمل کننده‏اى از شما را مرد باشد یا زن ضایع نخواهم کرد؛ شما هم نوع و از جنس یکدیگرید."
خداوند کریم در این آیه نشان می دهد که در نزد خداوند هیچ برتری میان زن ومرد نیست . اینگونه نیست که زن ذلیل وضعیفه ومرد قوی و بامرام باشد و تمام صفات خوب را مرد یدک بکشد وتمام صفات زشت را زن به خاطر لغزش های مرد تحمّل کند . خداوند رد قرآن می فرماید که مبادا به زنان پاک تهمت بزنید که مثلا" مهرش را ندهید ویا از این قبیل امور که متأسّفانه این روزها به شدّت دیده می شود : 
... أتاخذونه بهتانا" واثما" مبینا  
یعنی:" آیا برای بازپس گرفتن مهرآنان (ندادن مهریه) به تهمت وگناه آشکار متوسّل می شوید ؟"
قرآن کریم به صراحت اعلام می کند که در زندگی اجتماعی برای حفظ شأن وشئون خانه ، مرد سرپرست خانواده باشد که امروزه در تمام دنیا با تمام شعارهای فیمینیستی شان ، این دستور اجرا می شود . 
الرّجال قوّامون علی النّساء بما فضّل الله بعضهم علی بعض وبما انفقوا من اموالهم …
یعنی : " مردان سرپرست ونگهبان زنانند ، بخاطر برتریهایی که خداوند برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است وبخاطر انفاق هایی که از اموال شان می کنند …"
واین در حالی است که این سرپرستی هم برتری ای را برای مرد نمی آورد چون مرد متعهّد است نسبت به ادای دین به زن ، وپرداخت حق زن ؛ چنانکه قرآن کریم می فرماید : 
….ولهنّ مثل الّذی علیهنّ بالمعروف ….
یعنی:" وبرای زنان ، همانند وظایفی که بردوش آنهاست ، حقوق شایسته ای قرارداده شده است"
یعنی همان حقی که مردان نسبت به وظایف شان دارند همان حق هم نسبت به وظایف شان دارند ، با این تفادت که حقوق مشترک شان جدا از این حقوق انسانی شان است . چون در زندگی اجتماعی وخانوادگی زن ومرد نسبت به هم حق وحقوقی دارند که این مسأله جدا از حق وحقوق ذاتی زن ومرد به عنوان یک انسان آزاد است .
چون زن ومرد به عنوان همسرانی برای همدیگر از جنس آدم با حقوق انسانی واجتماعی برابر توسّط خداوند کریم آفریده شده اند : 
"وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لاَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ" 
 یعنی : " و از نشانه‏هاى او این که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه‏هایى است براى گروهى که تفکر مى‏کنند. "
وسرانجام اینکه زن ومرد را در عین استقلال در آزادی انسانی وعدم وابستگی به یکی از طرفین ، پوشاننده هم ولباس یکدیگر می نامد . یعنی زن مکمّل مرد است ومرد مکمّل زن ، این دو به تنهایی چون میوه نارسند .شاید به همین دلیل است که پیامبراکرم درحدیثی زیبا که تقریبا" تمام مسلمانان با آن آشنا هستند می فرماید : 
" هرکه زن بگیرد یک نیمه ایمان خویش را کامل کرده ازخدا در باره نیم دیگر بترسد(تقوا پیشه     کند )"
ودر جایی دیگر فرمودند : 
" دو رکعت نماز شخص زن دار بهتر از هفتاد رکعت نماز عزبست "
قرآن کریم هم زن وشوهر را کامل کننده وپوشاننده نقاط ضعف همدیگر می داند :
.. هن لباس لکم و انتم لباس لهن... 
یعنی : " زنان لباسِ شما و شما لباس آنها هستید."
واز طرف دیگر در زندگی خانوادگی مرد را مسئول خانواده می داند ولی زنان سرپرست خانوار را هم معرفی کرده ومی فرماید که کسی حق ندارد به صورت پنهانی از این زنان سوء استفاده بکند :
… لا تواعدواهنّ سرّا الّا ان تقولوا قولا" معروفا …
یعنی: " ولی پنهانی با آنها (زنان سرپرست خانوار ) قرار زناشویی نگذارید ، مگر اینکه بطرز پسندیده ای اظهار کنید "
ودر زندگی اجتماعی وخانوادگی هم زن ومرد باید همدیگر را به عنوان همسر از مسیر ناراست وناصواب منصرف کنند . وظیفه امر به معروف ونهی از منکر دارند ، تا خانواده در راه خود پیشرفت کند واین امر به معروف ونهی از منکر خاص مرد نیست بلکه زن ومرد در این امر مسئولند ، یعنی زن هم باید مردش را از مسیر های خطرناک وناهموار زندگی آگاه کند .بنابراین در نگاه کلّی باید گفت : متأسّفانه کسانی که از قرآن آگاهی ندارند به صورت برداشت غلط وناقص مطلبی را از آیه ای از قرآن به عاریه می گیرند وکلی برای آن شرح وتفسیر می نویسند که اسلام ودر کل قرآن زن را دستمایه پستی وکوچکی دانسته واو را محل بذر مرد می داند و….
این نگرش از گذشته بوده واکنون هم در اینترنت ورسانه های غربی و فیمینیستی به وفور یافت می شود . در حالی که نادانی و کج فهمی از تمام مطالب این افراد به چشم می خورد ومتأسّفانه بسیاری از جوانان را با همین شعارهای ناراست خود می فریبند . این درحالی است که مرحوم امام خمینی (ره) بارها در باره این خطرات هشدار داده بود والان وقت دست روی دست گذاشتن نیست . وسازوکارهای مرتبط با فرهنگ فاخر ایران اسلامی باید بهتر وبیشتر تلاش کنند ، تا این حجمه های ناروارا که بی شک شبیخون فرهنگی هستند ، باطل نموده وشعله های کورکورانه اش را خاموش کنند .
کسی که قرآن را حتی برای یک بار همراه با درنگ وتأمّل بخواند به مفاهیم بلند وعرفانی آن پی می برد ودرمی یابد که در هیچ کتابی ودر هیچ سندی انسان اینچنین کریم وبزرگ معرفی نشده است.  
و در هیچ منبعی احترام وحرمت وقوانینی حمایتی علیه زنان وجود ندارد که در قرآن وجود دارد وآحاد جامعه اسلامی را وادار به حفظ وسیانت از آبروی زن مسلمان می کند . وزن را از توسری خوری وزنده بگوری دوران وحشیگری وبربریت به نماد مقدّس آفرینش تبدیل می کند وآنچنان کریم می شمارد که بارداری وخانه داری خوبش برابر با جهاد وخونی است که مرد در راه مبارزه از دین وایمان وسرزمین  خود از دست می دهد .  درست است که زن قدرت جسمی مرد را ندارد ولی عواطف زنانه ومادرانه را دارد و…. و صد البته که هیچ کس برتر نیست مگر آنکه ایمان بهتری داشته باشد . حال چه زن باشد مثل زن آسیه زن فرعون یا مریم مادر عیسی و…. ویا چه مرد باشد مثل سایر اولیای الهی که چه به عنوان پیامبر یا نبی ورسول ازجانب خداوند بر مردم مبعوث شدند ویا سایر اولیاءالله که مقامی بس شامخ داشتند ولی پیامبر ونبی وولی ووصی نبودند . مثل لقمان حکیم که از صالحان روزگار خود بود

در دین اسلام، زن جایگاه بسیار والایی دارد؛ هم در اجتماع و هم در خانواده. زن سازنده خانواده است و خانواده کوچک ترین واحد اجتماعی جامعه می باشد؛ لذا می توان گفت که زن سازنده جامعه است و قادر است جامعه را به سمت سعادت و تعالی و یا به سمت انحراف و فساد سوق دهد.

در دین اسلام، زن جایگاه بسیار والایی دارد؛ هم در اجتماع و هم در خانواده. زن سازنده خانواده است و خانواده کوچک ترین واحد اجتماعی جامعه می باشد؛ لذا می توان گفت که زن سازنده جامعه است و قادر است جامعه را به سمت سعادت و تعالی و یا به سمت انحراف و فساد سوق دهد. بهتر است نقش زن را به طور جداگانه در خانواده و جامعه بررسی کنیم تا در نهایت به نتیجه مطلوب نایل شویم.

زن و خانواده

اسلام عزیز برای زن، از همان ابتدای تشکیل خانواده و حتی قبل از آن، مقام و جایگاه بلند مرتبه و احترام و حیثیت خاصی قائل شده است. در اینجا مواردی از نظرات اسلام را درباره جایگاه زن مطرح می کنیم.

۱) در جامعه اسلامی ما مرسوم است که مرد به خواستگاری زن می رودو این از بزرگ ترین نشانه های حفظ احترام و شخصیت زن است. چون می دانیم که طبیعت، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا و زن را مظهر مطلوب و معشوق بودن آفریده است. در غریزه مرد، نیاز و طلب و در غریزه زن، ناز و جلوه قرار داده است تا بدین وسیله ضعف جسمانی زن را در مقابل نیرومندی جسمانی مرد جبران نماید. لذا این برخلاف حیثیت و احترام زن است که به دنبال مرد بدود و اقدام به خواستگاری کند. برای مرد قابل تحمل است که از زنی جواب رد بشنود و به خواستگاری زن دیگری برود؛ اما برای زن قابل تحمل نیست که از مرد جواب رد بشنود، چون قرار است که مورد عشق و پرستش مرد قرار بگیرد و قلب او را مسخّر خود گرداند.

۲) اسلام، در انتخاب همسر مورد نظر، برای زن، اختیار قائل است و کسی به زور حق شوهر دادن زنی را ندارد.

۳) اسلام برای زن، استقلال اقتصادی قائل است. اگر زن شاغل باشد و درآمدی داشته باشد، هیچ کس حتی شوهر او حق ندارد به زور در آن تصرّفی داشته باشد"لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا اکتَسَبوا و لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمّا اکتَسَبنَ" "لِّلرِّجَالِ نَصیِبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصِیبًا مَّفْرُوضًا"

۴) اسلام، مهر و نفقه را نیز از حقوق لازم برای زن قرار داده است و مرد را مجاب به پرداخت آن کرده، مگر آنکه خود زن نخواهد.

۵) از نظر اسلام، مرد حق ندارد در خانه، با زن خود مثل برده رفتار کند و به صورت کارفرما در مقابل او ظاهر شود و به او دستور دهد. "در اسلام به مرد اجازه داده نشده است که به زن زور بگوید و امری را بر او تحمیل کند. برای مرد در خانواده، حقوق محدودی قرار داده شده است که از روی کمال مصلحت و حکمت است... زن از لحاظ جسمی، ظرافت بیشتری دارد و مرد، قوی تر و گردن

کلفت تر است. با این حال، اگر قانون از زن دفاع نکند، ممکن است مرد، نسبت به او تعرّض کند."

۶) برخلاف برخی مذاهب که به دنبال ریاضت طلبی و تجرّد و دوری از زن هستند و با ازدواج مخالفند و زن را مظهر پلیدی و منشأ گناه می دانند؛ اسلام عزیز، ازدواج را مقدّس می داند و نسبت به جنس زن بدبین نیست، چراکه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: "مِن أخلاقِ الأنبیا حُبُّ النِّساءِ"[دوست داشتن زنان از اخلاق انبیا است.] و نیز فرمودند: "من به سه چیز علاقه دارم: زن، عطر، نماز."

۷) از نظر اسلام، هر یک از زن و مرد برای یکدیگر آفریده شده اند"هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ" .

۸) اسلام وجود زن را برای مرد، مایه خیر و آرامش دل می داند. رهبر انقلاب اسلامی در

این باره می فرمایند: "آسایش فضای خانواده، آرامش و سکونتی که در فضای خانه است، به برکت زن و طبیعت زنانه است."

۹) اسلام، نقش زن در تربیت فرزندان را بسیار مهم و اساسی قلمداد می کند. همچنین در تربیت و اثرگذاری در جهت گیری های مرد خانه نیز نقش مهمی دارد. به تعبیر زیبای امام خمینی(ره)، "از دامن زن، مرد به معراج می رود." لذا در ظلّ سایه مادری مهربان و وظیفه شناس و فهیم است که فرزندان پاک، با اخلاق نیکو و فهمیده وارد اجتماع می شوند و نیز در ظلّ سایه همسری مهربان، دلسوز، فداکار و آرامش بخش است که مرد، با شخصیت، فعال و مقاوم در برابر سختی ها و مشکلات، بار می آید.

۱۰) در اسلام، مرد موظف به مراقبت از زن است. "در داخل خانواده، از نظر اسلام مرد موظف است که زن را مانند گلی مراقبت کند. می فرماید: "المَرأَهُ ریحانَه"؛ زن گل است. این مربوط به میدان های سیاسی و اجتماعی و تحصیل علم و مبارزات گوناگون اجتماعی و سیاسی نیست؛ این مربوط به داخل خانواده است. "المَرأَهُ ریحانَه و لَیسَت بِقَهرِمانَه" این چشم و دید خطابینی را که گمان می کرد زن در داخل خانه موظف به انجام خدمات است، پیغمبر با این بیان تخطئه کرده است. زن مانند گلی است که باید او را مراقبت کرد. با این چشم باید به این موجود دارای

لطافت های روحی و جسمی نگاه کرد." "اگر در تعبیرات اسلامی ملاحظه کنید، درباره زن، درست همان تعبیرات واقعی وجود دارد. "المَرأَه ریحانَه و لَیسَت بِقَهرِمانَه" . زن، گل است ریحانه یعنی گل انسان با گل چه کار می کند؟ نوع برخورد با گل چگونه است؟ اگر با گل کشتی بگیرند، گل پرپر می شود. اگر گل را گل بشناسند و برخورد گُلانه با آن بکنند، مایه زینت و مؤثر است و وجودش شاخص و بارز خواهدبود. "و لَیسَت بِقَهرِمانَه" ، قهرمانه به معنی قهرمانی که به فارسی می گوییم، نیست؛ یک تعبیر عربی است که از فارسی گرفته شده است. قهرمان به طور خلاصه یعنی مباشر امور، سرکارگر. یعنی در خانه شما، زن را به عنوان مباشر امور خودتان ندانید، خیال نکنید که شما رئیس هستید، کارهای خانه، بچه ها و امثال آن، به عهده یک سرکارگر است؛ سرکارگر هم این خانم است و باید اینگونه عمل کنیم."

زن و جامعه

حال که دیدگاه اسلام را درباره نقش زن در خانواده تبیین کردیم، به وضوح می توان نتایج مثبت خانواده مطلوب اسلامی را در جامعه مشاهده کرد. زن با اصلاح و تربیت خانواده، گویی جامعه را اصلاح و تربیت می کند. زن علاوه بر خانواده، در متن جامعه نیز جایگاه ویژه ای دارد:

۱)از نظر اسلام نباید احترام و شخصیت زن در جامعه، خدشه دار شود و نفس او تحقیر شود. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در این باره می فرمایند: "این کار(شغل) نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشته باشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند. تکبر از همه انسان ها مذموم است، مگر از زنان در مقابل مردان نامحرم! زن باید در مقابل مرد نامحرم، متکبر باشد. "فَلا تَخضَعنَ بِالقَولِ" ؛ در زن است. اسلام این را می خواهد و این الگوی زن مسلمان است."

۲)اسلام در زمینه فعالیت های اجتماعی، سیاسی، علمی و اقتصادی نیز، برای زن، حق استقلال قائل است. "از نظر اسلام، میدان فعالیت و تلاش علمی و اقتصادی و سیاسی برای زنان، کاملاً باز است. اگر کسی با استناد به بینش اسلامی بخواهد زن را از کار علمی محروم کند، از تلاش اقتصادی باز دارد، یا از تلاش سیاسی و اجتماعی بی نصیب سازد، به خلاف حکم خدا عمل کرده است. زنان به قدری که توان جسمی و نیازها و ضرورت هایشان اجازه می دهد،

می توانند در فعالیت ها شرکت کنند. آنها هر چه می توانند، تلاش اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کنند. شرع مقدّس، مانع نیست. البته چون از لحاظ جسمانی زن ظریف تر از مرد است، لذا ضرورت هایی دارد. تحمیل کار سنگین بر زن، ظلم به زن است. اسلام این را توصیه نمی کند؛ چنانکه منع هم نمی کند. البته از امام علی بن ابی طالب(علیه الصلاه و السلام) نقل است که فرمود: "المَرأَه ریحانَه و لَیسَت بِقَهرِمانَه". یعنی زن گل است، قهرمانه نیست... زن پیشکار شما و خدمتگزار شما نیست که خیال می کنید کارهای سنگین را باید به او محوّل کرد. این مسئله مهمی است. اینکه بعضی مردان وقتی می خواهند ازدواج کنند، شرط قائل می شوند که زن باید حتماً کار کند و شغل و درآمدی داشته باشد، خطاست... اگر خانم ها می خواهند وارد فعالیت های اجتماعی و سیاسی شوند، مانعی نیست. البته فعالیت علمی، خیلی خوب است و بر سایر فعالیت ها ترجیح دارد."

۳)اسلام با کار کردن و اشتغال زن مخالف نیست. "اسلام با کار کردن زن نه تنها موافق است بلکه تا آنجایی که مزاحم شغل اساسی و مهم ترین شغل او یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد، شاید لازم هم می داند. یک کشور نمی تواند از نیروهای کار زنان در عرصه های مختلف بی نیاز باشد. اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشته باشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند." همچنین ایشان درباره شغل اصلی زن می فرمایند: "شغل اصلی زن، شغل همسری و مادری است؛ ولی بعضی خیال می کنند این اهانت به زن است. مهم ترین کاری که زن می تواند بکند، کار مادری است. البته در مواردی شاید کارهای اجتماعی زنان واجب عینی و یا کفایی نیز باشد؛ اما در همه حال، خانم ها باید فعالیت اجتماعیشان را با حفظ جنبه مادریشان بکنند و الگویشان حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) باشد."

۴)اسلام زنان را به حقوق انسانی خویش آشنا کرد و به آنها شخصیت و آزادی داد. بسیاری از رسوم غلط در عصر جاهلیت را منسوخ اعلام کرد و به زن، استقلال اجتماعی داد.

۵)برطبق آیات سوره های نساء، نحل و روم، نظام خلقت، زن و مرد را از یک جنس و سرشت خلق کرده و هیچ یک را بر دیگری برتری نداده است. اسلام، هیچ کدام را تحقیر

نمی کند. از دیدگاه اسلام، پاداش اخروی و قرب الهی، ربطی به جنسیت ندارد، بلکه بستگی به ایمان و عمل دارد. هم مرد و هم زن می توانند به مقامات معنوی و الهی دست یابند. در اسلام و در قرآن، در کنار مردان بزرگ، زنان بزرگی نیز هستند، از جمله مادر حضرت موسی(علیه السلام)، آسیه زن فرعون، حضرت مریم مادر حضرت عیسی(علیه السلام)، حضرت خدیجه همسر پیامبر اسلام، حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) که هیچ مخلوقی جز پیامبر(ص) و امام علی (علیهم السلام) به مرتبه ایشان نمی رسد

جایگاه و نقش زنان در بیداری و تمدن اسلامی

 

از همان زمان که تاریخ حیات بشر رقم خورد، زنان پا به پا و همدوش مردان در تمام عرصه های زندگی حضور داشتند. زنانی که استمرار حیات بشریت به دست آنان رقم می خورد و مفتخر به تربیت مردان بزرگ تاریخ بوده اند؛ همواره سهم بسزایی در تأثیرگذاری بر تمامی شؤون اجتماعی و سیاسی داشته اند...

ادیان الهی بر نقش زنان در صحنه خانوادگی و اجتماعی تأکید کرده و او را مکمل مردان در نقش آفرینی جهت سیر تمدن بشری می شناسند. مکتب اسلام در پرتو راهنمایی های قرآن و سنت نبوی و عترت رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به زن آن چه را که شایسته ی او بود اعطا نمود؛ و شرایط را به گونه ای فراهم آورد که زن بتواند با حفظ شؤون اسلامی و انسانی و با توجه به استعدادهای به ودیعت گرفته شده، در تمام میدان ها که نیاز به حضور اوست نقش ایفا کند.

از دیدگاه قرآن همکاری در سازندگی جامعه از طریق فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر بر دوش هر دو جنس زن و مرد نهاده شده و از شاخصه های ایمانی آنان به شمار آمده است: «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»(توبه/۷۱)

این فریضه عامل سازنده ی افراد جامعه و بزرگ ترین قیام ها و تحوّلات سیاسی و اجتماعی در طول تاریخ اسلام بوده است. به موجب این فریضه، زن موظّف است که نقش تربیت و اصلاح جامعه را داشته باشد.

اصولاً از نگاه قرآن زن نقش محوری را در تربیت افراد خانواده و در نتیجه جامعه دارد. اگر خداوند قوام اجتماعی و اقتصادی جامعه را بر عهده ی مرد نهاده است، قوام تربیتی آن را بر دوش زن گذاشته زیرا زن کانون عاطفه در عالم هستی است.

مساله مهمی که به آن باید اشاره کرد، نقش آفرینی زنان در ساختن افراد جامعه است. هر فرد جامعه از ایام کودکی، زیر نظر مادر شخصیتش شکل می گیرد، از کودکی می آموزد که در آینده چه نقشی را ایفا کند و به همین اساس جامعه اسلامی شکل می گیرد. چنین است که امام خمینی رحمه الله علیه می فرمایند، از دامن زن، مرد به معراج می رود، زنان با ایفای نقش خواهر، مادر، دختر همواره نقش بسیار مهمی دارند.

تربیت مدیران کارآمد توسط زنان انجام می پذیرد و این وظیفه ی زن را می توان «مدیریت پایه» و یا «مدیریت سایه» نام نهاد. جایی که زن باید حتما حضور داشته باشد بحث تربیت فرزند است وگرنه نمی تواند تمدن ساز باشد چرا که تمدن ها توسط انسان های بزرگ ساخته می شود که وظیفه ی تربیت آن ها با زن است.

همچنین زن از توانمندی اداره ی سیاسی جوامع بزرگ و کشورداری نیز برخوردار است. قرآن کریم برای نمونه از بلقیس ملکه ی سبا نام می برد که با ایمان خود به سلیمان نبی علیه السلام، نمونه ی مدیریت سیاسی برتر گشت. زنی که به جای مقابله با رهبر الهی با اقدام و تصمیم صحیح به او ایمان آورد و خود و کشورش را از هلاک دنیوی و اخروی نجات داد (نمل/۱۹-۴۴)

زنان صدر اسلام در شرایطی که در پرتو تعالیم ارزشمند اسلام نصیبشان شد، در پیشبرد قافله ی تمدن و بقاء فرهنگ اسلامی کمتر از مردان نبوده اند و کافی است تأثیر بانوان بزرگ اسلام چون: حضرت خدیجه سلام الله علیها، حضرت فاطمه سلام الله علیها و حضرت زینب سلام الله علیها بررسی کنیم تا شاهد صدق و صحت این ادعا باشد. لذا می بینیم پس از نزول قرآن، از صدر اسلام تاکنون زنان با الهام از این کتاب آسمانی، همپای مردان در نشر و گسترش دین تلاش های گسترده ای داشته اند که یکی از راههای آن ایجاد نهضت های علمی است.

حضرت زهرا سلام الله علیها که خود الگوی یک انسان کامل است، در بعد اجتماعی و فرهنگی نقش سازنده ای ایفا نموده و افراد جامعه در صدر اسلام و عصر کنونی درس های زیادی از این بزرگوار آموخته اند. زمانی که آن حضرت احساس می کند که اسلام و امام زمانش به حرکت سیاسی او نیازمند است، به بهترین وجه برای روشن شدن حق ولایت و امامت به دفاع برمی خیزد و طی خطبه ای بس جامع و گویا در مورد امور سیادت و سیاست و دیانت و مسایل غامض شریعت و خلافت که نهایت فصاحت و بلاغت در آن مشهود است به دفاع از حقی که غصب شده بود برخاست.

و یا حضرت زینب کبری سلام الله علیها که در نهضت عاشورا در تمامی مراحل در کنار برادرش ایستاد و بعد از شهادتش، پرچم استمرار نهضت عاشورا را برافراشت و چه خوب از عهده ی آن رسالت برآمد. سپس خطبه ی تاریخی و افشاگرانه ای که در جهت افشای ماهیت یزید و بیان مظلومیت و حقانیت حسین علیه السلام ایراد فرمود؛ و همه ی این ها نشان از علم سرشار این بانوی بزرگوار دارد.

به منظور احیای جایگاه والا و ارزشمند زنان مسلمان، پیامبر اسلام، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم با زنان نشست علمی برگزار می کرد و دیدگاه ها و نظرات آنها را در مورد تحولات و موضوعات سیاسی و اجتماعی جامعه بررسی نموده و مورد ارزیابی قرار می داد. علاوه بر این، با ظهور اسلام، زنان در نبردهای طاقت فرسایی شرکت نموده و ده ها زخمی را تقدیم اسلام نمودند. یکی از افتخارات زنان مسلمان این است که اولین شهید زن اسلام، سمیه مادر عمار بوده است؛ زنی که تحت شکنجه ی کفار و مشرکین مکه، به فیض شهادت نائل گردید.

آری از سمیه تا بنت الهدی و از صدر اسلام تا حضور زنان در انقلاب اسلامی ایران و بیداری های اسلامی همه و همه حاکی از نقش زنان در آفرینش حوادث دلیرانه و نهضت های علمی و انقلابی در جهت نشر و ترویج دین اسلام است.

 

۱) بیداری اسلامی:

 

بیداری اسلامی پدیده ای عظیم و دو مرحله ای است که در مرحله ی نخست در پی استیلای استعمار غرب و شرق بر کشورهای مسلمان از نیمه ی دوم قرن بیستم با هدف بازگشت به اسلام و فرهنگ آن آغاز گشت؛

امّا این مرحله با حاکمیت مزدوران و دست نشانده های استعمار، سرکوب شد و مرحله ی دوم از انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی رحمه الله علیه آغاز گشت و هم زمان با استقرار نظام حکومتی اسلامی در ایران، انقلاب ها و جنبش های اسلامی در سایر کشورهای اسلامی چون کشورهای حاشیه ی خلیج فارس، پاکستان، افغانستان و کشورهای شمال آفریقا رخ داد امّا متأسفانه با تحریک استعمارگران و به دست حاکمان مزدور و مستبد سرکوب گردید و حاکمان به ستمگری خود ادامه دادند و جمهوری اسلامی ایران تحت فشارها، مشکلات عدیده ی سیاسی، اقتصادی و… از سوی بیگانگان قرار گرفت. امّا خوشبختانه با رهبری با کفایت بنیان گذار آن امام خمینی رحمه الله علیه و پس از آن آیت الله خامنه ای دام ظله العالی در مقابله با استعمار و پیاده کردن قوانین و احکام اسلام ناب محمّدی صلی الله علیه و آله و سلم ادامه یافت و توانمندی اسلام را در اداره ی عزتمند جوامع اسلامی، بلکه بشری، هم پای پیشرفت های علم و فن آوری ثابت کرد.

این شکوفایی از یک سو و گسترش استبداد و ظلم حاکمان مستبد کشورهای اسلامی از سوی دیگر، باعث آغاز مرحله ی دوم بیداری اسلامی در خاورمیانه گشت و چنان که شاهدیم، مزدوران استعمار علی رغم حمایت های اربابان غربی خود، یکی پس از دیگری به دست مردم خود به جهنم روانه می شوند. صدام حسین، حسنی مبارک، معمّر قذّافی و

آن چه که در این بیداری در پیروی از علمای اسلام دیده ها را به سوی خود جلب کرده، حضور گسترده زنان مسلمان با حجاب اسلامی، در تظاهرات اعتراض آمیز است که شعارهای اسلامی سر می دهند و چون مردان مبارز، زندانی یا شهید می گردند.

مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان مسلمان تازگی ندارد و به تقلید از زنان غربی و بر مبانی لیبرالیستی صورت نمی گیرد، بلکه پیشینه ای به قدمت ظهور اسلام داشته و با پیروی از الگوهای زنان مبارز مسلمان و بر مبانی اعتقادی دین مبین اسلام بوده و از معارف ناب کتاب آسمانی جاودان آن، قرآن کریم و سنت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام تغذیه می گردد.

احساس مسئولیت زن مسلمان نسبت به اوضاع جامعه و ایفای نقش در اصلاح آن برخاسته از نگرش قرآن کریم به جایگاه زن است.

می توان شمه ای از برنامه های اسلام برای زنان را به صورت ذیل دسته بندی کرد:

۱) ایجاد نگرش صحیح به نقش زنان و ترسیم دقیق هندسه قرار گرفتن دو جنس در کنار هم

۲) ایجاد مرز مشخص بین زنان و مردان در جامعه، از جمله حجاب و ترویج فرهنگ خویشتنداری جنسی.

۳) توجه به نیازهای حقیقی و فطرت زنان و قرار دادن آن در محیط خانواده برای استحکام بنیاد خانواده.

۴)نقش طراز اول در تعلیم و تربیت فرزندان و ساختن همسران ایثارگر و فداکار برای جامعه و آرمانها.

۵)ممانعت از تبرج و خودنمایی و اشرافی گری و مصرف زدگی و مد پرستی بانوان و سرگرم شدن آنان به امور پست و شهوانی.

۶) برابر دانستن زن و مرد در مقامات معنوی و درجات انسانی و برتر دانستن زنان بر مردان در برخی موارد.

۷) تعیین وضعیت زنان در عرصه های اجتماعی، رشد و تعالی معنوی و خانوادگی و ترسیم حقوق انسانی آنان در این عرصه.

 

۲) نقش زنان ایرانی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران:

 

نقش بسیار مهم و تاثیرگذار زنان ایرانی در پیروزی انقلاب اسلامی غیرقابل انکار و ستودنی است. این نقش را نه تنها در مورد مبارزهای آنان، بلکه در تربیت و تشویق نیروهای مبارز و انقلابی نیز می توان جست. به طوری که امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی فرمودند: «امروز زن های شیر دل، طفل خود را آغوش کشیده و به میدان مسلسل و تانک دژخیمان رژیم می روند، در کدام تاریخ چنین مردانگی و فداکاری از زنان ثبت شده است

موضع زنان ایران حتی در دربار شاه قاجار در حمایت از فتوای تاریخی میرزای شیرازی و تحریم تنباکو در مخالفت با قرار داد ننگین رژی که سیطره ی اقتصادی استعمار را موجب می شد و نیز قیام و تحصن زنان در مسجد گوهرشاد مشهد در مخالفت با کشف حجاب که جمعی از آنان در این واقعه به شهادت رسیدند، به یاد ماندنی است؛ لذا تحریم تنباکو، مشارکت در تاسیس بانک ملی، تحریم واردات کالای خارجی و حمایت از تولید داخلی و عکس العمل در پی مطرح شدن کشف حجاب از جمله نقش آفرینی زنان پیش از به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی است.

زنان مسلمان ایران هم پای مردان و با اطاعت از ولایت فقیه در همه ی میدان های فرهنگی و مبارزاتی و سازندگی به فعالیت خود ادامه دادند تا به تشکیل نظام اسلامی به رهبری امام خمینی رحمه الله علیه نایل گردیدند و برترین الگو برای زنان مسلمان عصر حاضر شدند، البته بدیهی است که استقامت شرط تداوم این افتخار و عزت است.

حضور زنان در دفاع مقدس نیز دارای دو بعد نظامی و غیر نظامی بود که حضور در خط مقدم و پشتیبانی فرهنگی، روحیه شهادت طلبی، پرستاری، تهیه آذوقه و اهدای کمک های نقدی و غیر نقدی به رزمندگان از جمله نقش آفرینی زنان در هشت سال دفاع مقدس بود.

شایان ذکر است که در اندیشه امام راحل رحمه الله علیه زن قادر به حضور در اجتماع و مشارکت فعال است و همچنین در نگرش امام خمینی رحمه الله علیه جایگاه مادری برترین شغل است.

مهم ترین نقشی که زنان مسلمان در بیدارگری داشته اند نقش تربیتی در دو حوزه ی ذیل بوده است:

 

۱) ارائه ی الگویی مهذب و آگاه از خود به عنوان زن کامل مسلمان و انسانی مبارز و آزاد؛

۲) تربیت فرزندان پاک، آگاه، مبارز و تشویق همسران به مبارزه.

 

امام خمینی رحمه الله علیه درباره ی نقش اول فرمودند: «زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می کند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد می کند».

ایشان بر الگو بودن زنان ایران حتی برای مردان در مبارزه بارها تأکید فرمودند: «شما بانوان اثبات کردید که مقدم بر مردها هستید، مردها از شما الهام گرفتند».

و درباره ی نقش دوم، که نقش انسان سازی است، آن را هم طراز قرآن می دانند: «زن ها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ می کنند. قرآن کریم انسان ساز است و زن ها نیز انسان ساز، وظیفه ی زن ها انسان سازی است.» ایشان در ادامه، انزوای زنان انسان ساز را عامل انحطاط ملت ها دانسته اند. به عبارت دیگر، نقش زنان در انسان افزاری پر رنگ تر و نقش مردان در بحث سخت افزاری پر رنگ تر است و هر دو در بحث نرم افزاری و فرهنگ افزاری به یک میزان سهیم می باشند.

حضرت آیت الله خامنه ای دام ظله العالی نیز با اشاره به تکریم واقعی زنان در دین اسلام، اشعار می دارند که؛ «تجلیل اسلام از نقش زنان در خانواده به هیچ وجه به معنای منع فعالیتهای اجتماعی آنان نیست، اما عده ای کج فهم و عده ای مغرض چنین وانمود می کنند که در نگاه اسلام، زن یا باید مادر و همسر خوبی باشد و یا در فعالیتهای اجتماعی شرکت کند. در حالی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت زینب کبری سلام الله علیها مظهر و نمونه یک همسر و مادر خوب و نیز یک زن حاضر در فعالیتهای اجتماعی بوده اند

حال با گذشت ۳۴ سال از انقلاب اسلامی می بینیم این انقلاب از یک سو تعریف انسانی از زن ارائه می دهد و از سوی دیگر الگوهای موفق انقلاب اسلامی و شخصیت زن ایرانی را احیا و استعدادهای باطنی و قابلیت ویژه او را به عینیت رسانده است. علاوه بر اینکه انقلاب الگویی برای انقلابات منطقه خاورمیانه شده است زنان کشورهای عربی نیز با الگو پذیری از زنان مسلمان ایران در این انقلابات فعالیت های چشم گیری انجام می دهند.

 

۳)نقش زنان مسلمان در بیداری اسلامی:

 

نقش زنان اساس و بنیاد هر حرکت در جامعه است، او می تواند جامعه را به سوی ترقی و تمدن هدایت کند، چنانچه مردان می توانند در جهت های مختلف جامعه را رهبری کنند. بنابراین نمی تواند کسی نقش زنان در بیداری و وحدت اسلامی نادید بگیرد.

همان گونه که شاهد هستیم ماههاست مردم برخی کشورهای خاورمیانه با اقدامات اعتراضی خود، در پی تغییرات اساسی در نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشورهای خود هستند. در این میان، علی رغم تبلیغات دولتهای غربی مبنی بر عدم مشارکت زنان مسلمان در امور کشور خود، حضور آنان همدوش مردان در این حرکت های اعتراضی نشان از حضور موثر و بیداری اسلامی زنان مسلمان منطقه دارد.

از منظر اسلام، زنان می توانند علاوه بر ایفای نقش پر ارزش همسری و مادری در خانواده، در تمامی امور جامعه خویش نیز نقش آفرین باشند. در این دیدگاه، یکی از تکالیف زنان، همچون مردان، اصلاح جامعه است. در آیاتی از کلام الله مجید، خداوند متعال به طور یکسان به مردان و زنان توصیه می کند، تقوا پیشه کنند و از گناه کردن و کارهای اشتباه بر حذر باشند. با توجه به این آیات، زنان نیز در اصلاح جوامع خود از انحرافات تاثیرگذار هستند. رهبر انقلاب اسلامی، آیت الله سید علی خامنه ای دام ظله العالی، در این باره می فرماید: «در عرصه های اجتماعی، سیاسی، علمی و دیگر فعالیت ها، زنان مسلمان، همانند مردان، حق دارند با توجه به شرایط زمانی، به وظایف خود در قبال جامعه عمل کنند. زنان، همانند مردان، موظف هستند تا در جامعه حضور یابند، تا دردهای جامعه را درک کرده و در درمان آنها بکوشند»

اینک زنان مسلمان در منطقه بویژه مصر، لیبی، بحرین، تونس و یمن، همچون سمیه در مقابل دشمن سینه سپر کرده اند. زنان مصری با حضور پر رنگ خود در میان تظاهر کنندگان و در جای جای مصر ثابت کردند آنچه غربیان در مورد انزوای زنان مسلمان می گویند دروغی بیش نیست.

مشارکت زنان در انقلاب تونس، لیبی و یمن نیز توجه جهانیان را به خود معطوف کرده است. حضور زنان مسلمان نشانگر رهایی آنان از قید و بندهای عرفی و مادی غرب و قیام برای کسب آزادی از شر خودکامگان سیاسی است.

غاد الغربی از مبارزان تونس درباره ی هدف از قیام گفت: «قیام أخیر ما نتیجه ستم هایی است که حکام سابق تونس به ملت روا می داشتند… دین اسلام به نحو احسن زن را تکریم کرد امّا انسان از تعالیم دینی خارج شد پس از این خروج، ما وارد صحنه ی سیاسی و اجتماعی شدیم تا نقش واقعی زن را نشان دهیم

در بحرین نیز انبوهی از زنان محجبه مسلمان در کنار دیگر هموطنان خود، خواستار سرنگونی خاندان آل خلیفه هستند. حتی می توان اذعان داشت که بیداری بحرینی ها، مردم قطیف و احساء با حضور زنان آغاز شد. بیداری اسلامی در زنان بحرینی نشانگر آگاهی آنان درباره نقش موثر و سرنوشت ساز خود در اصلاح جامعه خویش است. از جمله زنان برجسته ای که در این بیداری اسلامی علیه دولت آل خلیفه خروشیده است؛ خانم «آیات القرمزی» است. وی به واسطه سرودن شعرهایی که علیه آل خلیفه سرائیده، معروف و شناخته شده است. او در یکی از تجمعات در ۲۳ فوریه ۲۰۱۱، شعری انقلابی بر ضد آل خلیفه سرود که به خاطر آن دستگیر و شکنجه شد.

سران استبدادی کشورهای تونس، یمن، مصر و بحرین به سرکوب حق طلبی زنان و کودکان در سطح شهر می پردازند که با این کار میخ بر تابوت حیات خود می کوبند.

بنابراین می بینیم نقش زنان در کشورهای عربی منطقه که بیداری اسلامی سر می دهند و سران استبداد را به خواری انداخته اند کمتر از مردها نیست و این جنبش الگو گرفته از زنان نظام اسلامی ایران است.

تشکیل جمعیت ها و اتحادیه، احزاب و سازمان های اسلامی زنان در کشورهای اسلامی نمادی دیگر از فعالیت بیدار سازی آنان است؛ گرچه از نظر ساختار پدیده ای جدید به شمار می آید اما از نظر نهادی به قدمت تاریخ اسلام است. جلسات مذهبی خانگی، مکتب خانه ها، مجالس حزن و سرور یاد نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت او علیهم السلام در واقع مراکز تجمع همراه با انسی برای زنان بودند که در مکتب سیاسی شیعه نمود بیشتری دارد. مادران شیعه تنها در این مجالس به ویژه سوگواری سالار شهیدان ابی عبدالله الحسین علیه السلام، فاطمیه و… توانسته اند درس مبارزه و شهامت را به پسرانشان بدهند و بزرگ مردانی چون امام خمینی رحمه الله علیه را به جامعه اسلامی حاضر تقدیم کنند.

تشکل ها با ساختار جدید در ایران و در سایر کشورها نیز مشهود است از جمله عراق، حجاز و نجد، بحرین، یمن، اندونزی و… برای مثال سازمان اسلامی فاطیما در اندونزی، با هدف گسترش تعالیم اهل بیت علیهم السلام در میان امت اسلامی تأسیس شده و توسط دانشجویان رهبری می شود و تاکنون آثار فرهنگی ای چون: شرح ادعیه ی اهل بیت علیهم السلام، ارائه خدمات آموزشی، کتابخانه ای و…. در این خصوص ارائه کرده است (زهرا پیشگاهی فر، ص۲۷۳). از این زمره اند سازمان نهضت زنان مسلمان در ایران و پیش از انقلاب اسلامی، بنات الهدی در عراق و

در پایان لازم به ذکر است که تأکید بر مبانی اعتقادی اسلامی و روش های اسلامی نکته ای مهم در استمرار و به نتیجه رسیدن کامل بیداری های اسلامی است.

نتیجه گیری:

با توجه به این که زن نیمی از پیکر اجتماع است و با در نظر داشتن روند تاریخی در رابطه با زنان می توان جایگاه زنان را در نظام هستی و نقش و تأثیر بسزای آنان را دریافت. زن در تمامی وقایع و فرآیندهای جاری در طول تاریخ ارتباط مستقیم داشته است.

زنان با ایمان در این راه همانند زمینه های دیگر که در آن برادرانشان را یاری می کردند، به کمک مردان آمده و با او مشارکت فعال داشته اند. بنابراین سزاوار است اگر گفته شود: «همه ی سعادت ها از دامن زن بلند می شود و زن مبدأ همه ی خیرات است» و «اگر زن متحول شود، جامعه متحول می شود»

زن در تمدن اسلامی، پیش و بیش از آن که جلوه و تکلیف بیرونی داشته، به بنیان گذاری سیاست های عمیق تربیتی در بستر خانواده همت گماشته و با تأمین پشتوانه تربیت و آرامش و استحکام خانواده، هر زمانی که نیاز به حضور و ظهور در صحنه ها و میادین اجتماعی را تکلیف پنداشته است، دوشادوش مردان، مبادرت ورزیده است؛ لکن بنا بر اولویت و اولیت نقش درونی وی، از رویکرد تمدنی وی با عنوان مدیریت پایه و یا مدیریت سایه، نام برده شده است

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۱۵
راضیه دولتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی